کودکانه های من

شعر ها و دل نوشته هایم که می خواهم از هاله ی سکوت بیرون آیند

کودکانه های من

شعر ها و دل نوشته هایم که می خواهم از هاله ی سکوت بیرون آیند

دکمه



پلک هایم سنگینی میکنند

به سختی از لابه لای روزنه چشمان نیمه بازم،به پنجره خیره می شوم

قاب چوبی را که چشمانم دور میزند،روی وسعت تاریکی شب آرام میگیرد،دیگر من می مانم و رویایی که نمی دانم از کدام نقطه آغاز میشود؟

صدای خنده ی معصومانه ی کودکی را میشنوم،متقاعدم میکند که مهتاب را از پیراهن شب بردارم تا دکمه ی پیراهن خود کند

به تعبیرش میخندم

لبهایش را ورمی چیند،بغض میکند:آخه پیرهن شب این دکمه خوشگلو میخواد چیکار کنه؟

میخندم

صدای خنده های کودکانه در درونم می پیچد

باز هم انگار در کودکی های ناتمام خودم غرق شده ام

خیره میشوم به مهتاب

سهراب در درونم زمزمه میکند:ماه بالای سر آبادی ست

اما پس تکلیف دکمه ی پیراهن من چه میشود؟

نظرات 51 + ارسال نظر
نسل نو 1389/07/03 ساعت 15:21 http://www.nasle9.com

سلام
وبلاگ جالب و جذابی دارین اگه مایلین باهم تبادل لینک داشته باشیم
در صورتی که مایل هستید مارو با عنوان .:: نسل نو ::. لینک کنین و خبرشو بهم بدین تا با عنوان دلخواه لینکتون کنم.
موفق باشید

سلام
مثل مطالب قبلی خیلی خوب بود
من که بچگی یام فقط به شیطونی کردن فکر میکردم
ولی این بچه...

زیباترین خاطره ها متعلق به کودکیست
دلت همیشه شاد

سینا 1389/07/03 ساعت 18:25 http://omide-ma.blogsky.com

سلام
دکمه ی پیراهنت فعلا به امانت بر تن پیراهن شب می ماند.
زیبا بود.احسنت

کودک که بودم
از صدای خش خش
برگ های پاییزی
در زیر پایم لذت میبردم
حال که بزرگ شدام
خش خش ان ها را
دوست دارم اما
وجودشان را بیشتر

وبلاگ خیلی قشنگی داری

سلام عزیزم
ممنون از جملات و احساس زیبات
لطف داری گلکم

سلام
قشنگ می نویسی
مرسی که اومدی ...
باز هم میام می خونم ...

سلام عزیزم
ممنون
تشریف بیارید وبلاگ خودتونه خانمی

ممنونم از لطفت عزیز
زبان نوشته ی این پستت خیلی صمیمانه تر است از شعر پست قبلی
و این صمیمیت ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار می کنه
موفق باشی عزیز

سلام
منم ممنونم از شما
حضورتونو مغتنم میشمرم
بله خودمم همین فکرو میکنم
سعی در تغییر زبانم دارم
ممنون میشم بازم تشریف بیارید

سلام، این نوشته برام تازگی داشت! خیلی وقته که فکر تازه ندیده بودم خیلی وقته!
دلم تنگ شده بود برای همچین تصویری! کلی لذت بردم! شاعرانه فکر کردن یعنی همین! غزل و قافیه و حتی ژانر مهم نیست مهم شاعر بودنه که شما هستین!

سلام
نظرتون خیلی منو هیجان زده کرد
نمیدونم امیدوارم همینطوری باشم که شما میفرمایید

بی وفا

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
وبلاگ با حاله
شعر هاتم قشنگه
در کل خوشم اومد
بهت سر میزنم . . .

ممنون گرامی
لطف میکنی وبلاگ خودته

ثمین 1389/07/04 ساعت 00:53 http://samineabani.blogfa.com

___$ ▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
_____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
___________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم
______$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــــــــم

سلام
منظورتو نفهمیدم که چیه؟

سلام
واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

نرگس 1389/07/04 ساعت 07:33 http://w-infinite.blogsky.com

دکمه شب رو به او بر می گردانم فردا سراغ آفتاب خواهم رفت که خود نیز غرق نور و شادی شوم

بهار 1389/07/04 ساعت 09:14 http://digar.blogsky.com

چه خوب و دوست داشتنی می نویسی
کاش دنیای پاک و بی دغدغه بچگی بر میگشت
کاش همیشه بچه می موندیم
بزرگ که میشیم چیزای خوب یادمون میره
دغدغه ها عوض میشه
فکرا مثلا بزرگ میشه و لطافت بچگی میره
شاید واسه همینه که میگی مثل من نمی تونی احساستو قایم کنی
مثل بچه ها...

سلام عزیزم
تا حالا به این مساله اینجوری نگاه نکرده بودم
ذهنیت قشنگی بهم دادی
ممنونم

مثل همیشه قشنگ نوشتی
آفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرین

سلام
تشکر نظر لطفته

هبوط 1389/07/04 ساعت 12:01 http://hubut.blogsky.com

بسیار لطیف و زیبا بود !
و ممنون از حضور گرمت...
در پناه حق

aniyeta 1389/07/04 ساعت 20:09 http://aniyeta.mihanblog.com

پیرهن شب با مهتابش قشنگه,مهتاب بدون شب قشنگ نیست

من آپم با قهوه ی تلخ
منتظرم

سلام دوست عزیزم.
خیلی قشنگ بود.
وبلاگم رو آپدیت کردم. خوشحال میشم سر بزنی و نظرت رو بگی.
قدرتمندو پیروز باشی.

سلام
ممنون
حتما

http://hofop.blogsky.com 1389/07/05 ساعت 12:05

دکمه پیرهنِ تو تعلق به کودکیت داشت

سلام
نظرات کوتاه تو همیشه لذت بخشه برام مرسی

سلام مرسی عزیزم از اینکه به وبلاگ من سر زدی
وبلاگ پر محتوای داری اگه افتخار بدی منو لینک کنی ممنون میشم بعد خبر بده عزیزم منم بکنم بازم بهم سر بزن از آشانی باهاتون بسیار خرسند شدم بای تا دیدار مجدد

ممنون

shohrehw 1389/07/05 ساعت 12:36 http://www.aveh.blogsky.com

سلام
دوست خوب امدم یاد داشتی هم گذاشتم ولی نمی دونم چی شد که پاک شد حالا مهم نیست اومدم تا بدونی که متوجه شدم امدی و مطلبت رو خوندم دیدی نشد تو بچه گی ات بمانی و بخندی کی به تو هی زد؟

عزیزم خودم میرم یکی از ستاره رو ها رو میارم برات که به جای دکمه پیرهنت بدوزیش
جدا از شوخی خیلی قشنگه عزیزم. حسای قشنگی رو با توصیفای خیلی قشنگی منتقل میکنه به من.
موفق تر باشی گلم.
راستی منم آپم. جواب نظراتم دادم

مرسی عسلم خیلی دوست دارم زهرا جونم

پیراهن کودکی ام به دکمه نیاز نداشت............
تن میخواست که من بودم

ببخش که یادم رفته بود نظر بدم عزیزم

سلام
خواهش گلم
مرسی

فرشید 1389/07/05 ساعت 15:15 http://pert.blogsky.com

کاش آدم همیشه مثل یه کودک پاک، بی دغدغه و آسوده خاطر بود!

آره واقعا
کاش
ایکاش

زیبا بود
مرسی بهم سر میزنی پاتینا
من کسی رو فراموش نمیکنم

سلام عزیزم
میدونم اینقدر که تو گلی

سلام بر شما دوست عزیز؛

از اینکه به وبلاگم سر زدید بسیار سپاسگزارم. خوشحالم که دوست خوب و با احساسی مثل شما پیدا کردم. وبلاگت واقعا زیبا و با احساس بود، مخصوصا جمله اولی که نوشته بودید :
شعر ها و دل نوشته هایم که می خواهم از هاله ی سکوت بیرون آیند

خیلی خیلی بر دلم نشست.

منتظر دیدار و نظراتت هستم

قربون شما
منم خوشحالم از داشتن گلی مثل تو راحله جون

مژده 1389/07/05 ساعت 17:43


مرسی

نونوچه 1389/07/05 ساعت 17:46 http://nonoche.blogsky.com

نازنینم مرسی از اینکه بهم سر زدی و مرسی به خاطر ایده سبزت قطعه ادبی دلنشینی بود
مهربونم موفق باشی

سلام عزیز
مرسی
چه دل مهربونی داری شما که این نوشته به دل قشنگت نشسته
ممنون

ساره 1389/07/05 ساعت 18:13 http://skyshare.blogsky.com

سلام
چقدر قشنگ...
مرسی که به من سر زدی
وقتی خوندمش دلم واسه سهراب تنگ شد...

سلام عزیزم
ممنونم ازت
آه
سهراب!

سلام جالب بود!
ممنون که سر زدی!
بازم به ما سر بزن!

مهسا 1389/07/05 ساعت 22:53 http://mvam.blogfa.com

می خوام بزرگ نباشم اما هستم .ولی حس کودکی من زنده ست.
نمی خوام که بمیره.
احسا ساتت جالبه

سلام گلم ممنون بهم سر زدی خوشحال شدم
من هر روز چند مطلب جدید بست میکنم
هر وقت تونستی بهم سر بزن سبز باشی وشاد

سلام ممنون از آمدنت.
امیدوارم دکمه پیرهنشو پیدا کنه
باز هم به من سربزن

سلام دوست خوبم.
مرسی که سر زدی.
قدرتمندو پیروز باشی.

ستوده 1389/07/06 ساعت 13:22 http://saba055.blogsky.com

سلام دوست عزیز .

ممنون از ابراز همدردیتون آرزو میکنم که هیچ

انسانی مرگ عزیزانش را نبیند .

به وبم بیاین خوشحال می شم .

اگر دوست داشتی لینک کنیم خبرم کن .

ممنون.

سلام
خوبی عزیزم
خواهش وظیفه م بود
غم آخرت باشه

امیر 1389/07/06 ساعت 15:02 http://my4divari.blogsky.com

دکمه های منو هم دیشب داداشی کندشون برام

آخی الهی
میخرم برات

سلام پاتینا .
خیلی قشنگ بود و با لذت خوندم نوشته رو .

صدای خنده ی معصومانه ی کودکی را میشنوم،متقاعدم میکند که مهتاب را از پیراهن شب بردارم تا دکمه ی پیراهن خود کند


سلام
ممنونم از لطفت
خوشحالم که دوست داشتی

سلام.
من که خیلی مایلم باهات تبادل لینک کنم. تو رو نمی دونم.لینکات پره و از همه مهمتر احتمال این که نوشته هام رو بپذیری کمه.
دوستان کمی دارم تا وقتسر زدن به همه شونو داشته باشم.
وقایع روزانه و گاه تخیلاتمو می نویسم.

سلام خواهش میکنم
مایه افتخارمه
فقط چیزی که هست
باز نمیشه وبلاگت

سلام خانم خانما کجایی یلدی ازما نمیکنی منتظرتم بیا

siya 1389/07/07 ساعت 16:24

salam webloge qashangi dari!!!!!![


:S011:]

سلام
مرسی گرامی

رجا 1389/07/07 ساعت 19:37 http://mm3.blogsky.com

در میان دکمه ها دکمه ای هست
به رنگ ارغوانی
به رنگ آبی آسمان
آن را تکثیر می کنم
و یکی را می دهم به آن کودک کبریت فروش

زیبا بود

salam mamnoon ke sar zadi

خواهش

سما 1389/07/08 ساعت 00:39 http://mankhodemanam.blogfa.com

سلام.
نوشته هاتون عالین.
چیزی که از دل بر اید...لاجرم بر دل نشیند!
÷اینده باشید

سلام عزیز
واقعا با تمام دلم نوشت
خوشحالم اگه به دل نشسته

هیچی به من سر نمیزنی

ببخش یه مدت نبودم

خزر 1389/07/08 ساعت 14:01 http://khazar34.blogsky.com

سلام...
نمیدونم این نظر منو می خونی یا نه...
ممنون که به من سر زدی...
راستش از وبلاگت خیلی خوشم اومد...
نمیدونم منظورمو چه جوری بگم...
یه جوری خیلی آرومه ...
چه بخوای چه نخوای !!! لینکت کردم...
تو هم اگه خواستی لینکم کن...
نخواستی هم که هیچی ...
راستی هر وقت آپ کردی خبرم کن بیام...
موفق باشی...

سلام
ممنون عزیزم
من همه نظراتو میخونم
خوشحالم که حس آرامش کردی
حتما لینکت میکنم عزیز

عالی بود خیلی خوشم اومد. من لینکت کردم.یه سر بهم بزن اگه خوشت اومد لینکم کن.

سهراب در درونم زمزمه میکند:ماه بالای سر آبادی ست

اما پس تکلیف دکمه ی پیراهن من چه میشود؟
بسیارزیبابودموفق باشی

سلام
ممنونم
خوشحالم ازینکه با این دقت نظر دادین

آرومان 1389/07/08 ساعت 17:35 http://aroman.blogsky.com/

سلام پاتینای عزیز

از حضورت ممنونم . قلم خوبی داری . خیلی روون و به دل می شینه . نوشتن دلمشغولی همیشگی من بوده . اما این بار می خوام با صراحت بنویسم .

موفق باشی

سلام
دوستم
با احساس و قشنگ می نویسی
خیلی قدرشو بدون نذار گرد و غبار روشو بگیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد